سلام همگی...
چطوری میشه استعدادهای شخصیمونو پیدا کنیم؟ این سوال من راجع به همه استعدادهاست. از جمله انتخاب درست رشته تحصیلی...
اگه ممکنه بگین در چه رشته ای تحصیل میکنید یا تحصیل کرده اید و با چه ویژگی هایی در خودتون متوجه استعدادتون شدید؟
سلام همگی...
چطوری میشه استعدادهای شخصیمونو پیدا کنیم؟ این سوال من راجع به همه استعدادهاست. از جمله انتخاب درست رشته تحصیلی...
اگه ممکنه بگین در چه رشته ای تحصیل میکنید یا تحصیل کرده اید و با چه ویژگی هایی در خودتون متوجه استعدادتون شدید؟
ادم یه جاهایی تو شرایطی که واسش پیش میاد استعداداشو کشف میکنه.حداقل تجربه من ک اینطوری بوده.چه شرایط سخت چه شرایط خوب.فرق نداره.
هروقت زمین خوردی،دست کم چیزی از زمین بردار
مدیریت صنعتی میخونم.نمیدونم شما دقیقا چطور استعدادی مد نظرته.اما استعداد نوشتنم که خیلی واسم جالب و هیجان انگیز بود تو یه برهه زمانی خاص پیداش کردم.زمانی که یکی از عزیزانمو از دست دادم.انقد احساساتم تحریک شد و بهم فشار اومد که دلم میخواست خودمو اروم کنم.اونموقع بود که دیدم استعداد نوشتن دارم.خب اینی ک گفتم تو ذهنم بود واسه بیان کردنش.حالا شما چطور استعدادی مد نظرتون هست؟چه استعدادی رو میخوای کشف کنی؟یا دوس داری ک کشف کنی؟یا اینکه متناسب با رشته تحصیلی منظورتونه؟
هروقت زمین خوردی،دست کم چیزی از زمین بردار
اولین مرحله برای پیدا کردن هدفت علاقه هست ( علاقه رو ازروی اون احساسی که از خوندن اون مطالب پیدا میکنی میتونی بفهمی اینکه از خوندن اون مطالب خسته نشی و برات جذاب باشن )
دومین مرحله استعداد هست (استعداد رو میشه از روی نمره ای که کسب میکنی میشه فهمید. یا اینکه فرض شما پزشکی دوست داری ولی با دیدن خون حالت بد میشه یا تحمل دیدن مرگ کسی رو نداری و روحیه حساسی داری دراینجا اشتباهه که بخوای وارد پزشکی بشی. یا مثلا از مهندس معدن خوشت میاد ولی خب بنیه رفتن به معدن و کوه رو نداری . خب یکسری رشته ها مردونه هست و یکسری زنونه . و یا خودم از خلبانی خوشم میومد چندسال دنبال این بودم که بتونم این حرفه رو یاد بگیریم ولی خب شرایط تو ایران برای خانما برای اینکه بخوان خلبان بشن خیلی سخته .
یا مثلا یکسری رشته ها خطرناکن و باعث میشه سلامتی خودت به خطر بیفته هرچند که علاقه وجود داره نباید واردش شد
سومین مرحله بازار کاره که عقیده من اینه که بهتره رشته هایی که متقاضی کمتره شرکت کرد ولی هرچند از نظر خودم علاقه میتونه باعث بشه فرد بالاخره به کار مورد علاقش برسه هرچند دیر.
و درنهایت یکسری مسیرها رو ما دوست داریم ولی به ضررمونه پس بایدانعطاف پذیر هم باشید و سعی کنید تعصب روی یک رشته خاص نداشته باشید و چند تا مسیر تو ذهنتون داشته باشید که اگر اون مسیری که میخواستید شرایطش جور نشد یه مسیر جدید رو بتونید انتخاب کنید. مثلا من هم دندون پزشکی دوس داشتم هم جراحی قلب هم حیوونا رو دوست داشتم و هم روانشناسی و اگرم بیشتر فکر کنم شاید به خیلیا چیزا علاقه داشتم خب موقع انتخاب رشته به ترتیب همه علایقمو زدم تلاشمم کردم تا پزشکی قبول بشم ولی خب دامپزشکی قبول شدم و راضی هم هسم
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
به نظر من علاقه و پشتکار خیلی مهمتر از استعداد هست، کسانی رو می شناسم که خیلی استعداد دارن تو خیلی کارها اما مطلقا موفق نیستند اما کسانی رو می شناسم که اصلا استعداد ندارن اما با علاقه و پشتکار خیلی موفق شدند.
مثلا من خودم عاشق نقاشی بودم و هستم نقاشی هایی که می کشیدم همیشه زبانزد بود بدون رفتن کلاس تو سن 16-17 سالگی گفتم برم کلاس ، رفتم یه یکی دو سالی استادم می گفت که تو یکی از با استعداد ترین بچه های کلاس منی و اگه ادامه بدی به درجه خوبی می رسی اما دریغ که من حوصلم نیومد و ولش کردم چند وقت پیش داشتم از کنار آموزشگاه رد می شدم گفتم برم یه سلامی کنم دیدم دختری که اون موقع یه شاگرد معمولی کلاس بود الان شده بود استاد و داشت تدریس می کرد. اما من ولش کرده بودم و اصلا الان خیلی از تکنیکها و کارها یادم رفته.
پس بهتره که اولا علاقتون رو پیدا کنید و دوما تلاش کنید که بهش برسید.
خب ازنظرعلاقه،من واقعا برخی درس تخصصی هامو که میخونم لذت میبرم ولی وقتی برا کارآموزیم وارد برخی کارخونه ها شدم، دیدم بیشتر از یکی دو هفته تو این شغل ها سخته ک بمونم... نمره هامم توی دانشگاه بد نبود از متوسط نمره دانشگاهم بالاتر بودم، ولی مشکل من اینه که حس میکنم چون از اول این رشته رو به این دلیل انتخاب کردم که دوباره کنکور بدم، رشته ای نیس که برای بدست آوردنش آرزوشو داشته باشم
تو دوره پیش دانشگاهی، داروسازی رو دوس داشتم در حالی ک تا حدی شناخت زیادی هم از اون رشته نداشتم،
با توجه به روحیاتم و اینکه رشته هایی مثل پزشکی و... به روحیه م نمیخورد این رشته رو مناسب دیدم...
ولی سال بعد بنابر دلایلی نتونسم بخونمو رشتمو ادامه دادم...
ولی همیشه این حسو داشتم که میتونسم بهتر باشم، کاش میشد دوباره میخوندمو ... برا همینم از دوران دانشجوییم لذت نبردم...
ممنون.خب مثلا کسی که بخواد مدیریت بخونه و دراخرشم با توجه به رشتش شاغل شه اول باید ببینه از پس این رشته برمیاد یانه(برای رشته خودم الان دارم مثال میزنم.چون رشته شما رو نمیدونم):.به خودت نگاه کن و ببین که ایا تو زندگی ادمی بودی که از پس یک گروه بربیای؟توی کارای جمعی یک گروه رو هدایت کنی و ب موفقیت برسی.روابط اجتماعیت چطوریه؟ایا میتونی با ادما خوب ارتباط برقرار کنی؟مهارت قانع کردنت چقدره؟ایا میتونی مشتری رو قانع کنی که به توافق برسین؟اینا چیزایه ک رو رشته خودم مثال زدم.و چیزاییه ک دیگه رو شرایط(مثل مورد قبلی)نمیشه حرف زد.و دیگه بستگی به این داره که چقدر از خودت شناخت داشته باشی.و تمام این سوالاتی که مطرح کردم جوابش فقط موقعی میشه داد که ادم از خودش شناخت داشته باشه و بدونه تو چی مهارت داره یا داشته.الان من نمیدونم رشته تحصیلیت چیه اما میتونی متناسب با رشتت از خودت همچین سوالایی بپرسی و ببینی جوابت چیه؟وتو چه چیزایی مهارت داری و از پسش برمیای.و ضمنا در تایید حرف دوستان علاقه هم خیلی مهمه.تجربه برام ثابت کرده که حتی علاقه سختی ها رو هم اسون میکنه.دیگه چه برسه به اینکه بخوای کنارش ب موفقیت برسی.موفق باشی
ویرایش توسط Miss tarsa : 11-09-2016 در ساعت 10:24 AM
هروقت زمین خوردی،دست کم چیزی از زمین بردار
...
ویرایش توسط mina22 : 02-18-2017 در ساعت 01:00 PM
ببین اگر واقع بینانش بخوام بهت بگم،وقتی کارشناسی و ارشدت هردو،از یک رشته باشی برای کار(هرچند الان بیکاری زیاد داریم و چیزی حتمی نیست)پیداکردن بیشتر روت حساب میکنن تا وقتی که کارشناسی و ارشدت از دو رشته متفاوت باشه.اما اگر احساس میکنی که نمیتونی با علاقه این رشته رو ادامه بدی بحثش جداس و بهتره ک تغییر رشته بدی.چون وقتی ب چیزی علاقه نداری درصد موفقیتت توش،خیلی پایین میاد.الان واقعا دیگه علاقه ای به رشته فعلیت نداری؟ @mina22
هروقت زمین خوردی،دست کم چیزی از زمین بردار
آره دقیقا... برا همینه ک دچار وسواس فکری شدم... دوس دارم واقعا علاقه داشته باشم ب رشتم... احساس الانم ی حس ترسه... دلم نمیخواد مث دوره لیسانس عذاب بکشم... همش تو این فک باشم ک فلان رشته میرفتم بهتر بود و...
برا همین حتی اگ علاقه هم داشته باشم الان دلم میخواد تصمیمم عاقلانه باشه... رشته ای ک خوبه رو ک دوس دارم برم
من رشته ام علاقه ای نداشتم وسطاش فهمیدم استعدادی هم در این رشته ندارم و کلا طرز فکرم با همه همکلاسی هام فرق میکنه برای همین خیلی کند جلو رفتم و الان با اینکه شاید دیر شده باشه ولی میخوام از اول رشته ای که دوست دارم ادامه بدم...
اگه تو کلیت رشته ای که میخونید استعدادش رو دارید به نظرم حساسیت زیاد نشون ندید مهم اینه رشته ای که هستید بتونید تاثیری بزارید ممکنه در آینده خیلی رشته های جدیدتری اصلا بیاد نباید خودتون رو ناراحت کنید ...
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
ممنون از راهنماییتون. میشه رشته ای که خوندین و رشته ای که میخواین بخونین رو بدونم؟
خب حس میکنم استعدادشو دارم، چون زمان تحصیلم، من کمتر از دوستام میخوندم، ولی نمره هامون یا مث هم میشد یا گاهی بیشتر میشدم، تو بعضی از درسا هم ک اونا میگفتن متوجه نمیشیم، ب نظر من تا حدودی راحت میومد البته گاهی عکسشم بود. ولی مشکلم اینه ک حس میکنم کمال گرا هسم، همش میگم رشته بهتر هم میتونسم... کاش اینو میخوندم کاش اونو میخوندم و....
من الان معماری میخونم ولی اصلا دوسش ندارم بدتر از اون استعداد ندارم چون اصلا از اول نقاشی و کارای گرافیکم خوب نبود عوضش ریاضی ام خوب بود.
من رو کمی اساتیدم دلزده کردن ازین رشته.
آی تی رو خییلی دوست دارم ولی اگر رشته ی خودمم استعداد داشتم عوض نمیکردم در کنار رشته ام آی تی رم یاد میگرفتم...همه ی رشته ها یجوری خوبن اگر کمی علاقه داشته باشید کافیه به نظرم .
دیگه شما تو این درس هم که استعداد دارید حساسیت نشون ندید دیگه وارد شدید و خیلی بهتره که تا ته این رشته رو برین ممکنه چند سال دیگه همکلاسی های شما که از شما ضعیف ترن این رشته رو ادامه بدن و از شما موفق تر بشن اگر الان رهاش کنید و برید رشته دیگه و این وسواس ها ادامه دار باشه خیلی خوب نمیشه مگر اینکه یکبار برای همیشه تصمیم خودتون رو بگیرید و دیگه بهش فکر نکنید.
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
اره رشته ی خودم بود ولی اصلا نتونستم با معماری خودمو وفق بدم. به بقیه اصصصصصلا فک نکن. مهم اینه خودت رشته ات رو دوست داشته باشی . به نظر من آشپزی هم خیلی خوبه اگه الان برمیگشتم از صفر احتمال اینکه هنر هم بخونم بود نقاشی هم فوق العاده است. به نظرم هر رشته ای رو میشه متفاوت دید و یاد گرفت هر کدوم خوبی های خودش رو داره.
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)